پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۱:۱۳ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهرستان ایذه

بسم رب الشهدا و الصدیقین
امام خامنه ای:زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.
به سایت شهدای شهرستان ایذه خوش آمدید.
اهداف سایت:
معرفی شخصیت و وصیت‌نامه شهدا ایذه
گرامی داشت یاد و خاطره شهدا ایذه
و...

بایگانی

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

شهید قلی رستمی

شهید قلی  رستمی

 سال 1341 در دهستان سوسن غربی، روستای تنگرشید از توابع شهرستان ایذه از خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود.

دوران طفولیت را در زادگاهش سپری شد. در هفت سالگی در دبستانی که به همت اهالی محل در روستای همجوار بنا شد، نام نویسی کرد و تـا سال چهارم ابتدایی در آن  دبستان تحصیل نمود.

به علت نبودن کلاس پنجم در روستای محل زندگیاش، کلاس پنجم را در دبستان روستای ترشک ادامه داد و آن را به پایان برد. او که به دلیل مشکلات سکونت و دیگر مشکلات زندگی نتوانست به شهرستان ایذه جهت ادامه تحصیل عزیمت کند ، لذا مجبور به ترک تحصیل شده تا در امور روزمرهی کشاورزی و دامداری در کنار پدر مشغول شود.

اوایل انقلاب که از نظر جسمی، به توانایی رسیده بود به همراه بستگان جهت انجام کار به اهواز و شهرستانهای دیگر میرفت تا نان آور خانواده باشد .

 با شروع انقلاب اسلامی و تظاهرات علیه نظام پوشالی شاهنشاهی به همراه سایر عزیزان به مبارزه علیه آنان اقدام کرده و در مراسمها شرکت فعال داشت .

در تاریخ پانزدهم اسفند ماه 61 به همراه تعدادی از هم ولایتی ها به خدمت سربازی اعزام شد که پس از دورهی آموزشی در تهران، بلافاصله به منطقه عملیاتی جنوب انتقال و در لشکر 21 حمزه برای خدمت در جبههی شرهانی منطقهی عملیاتی دهلران، مستقر شدند و بنا به تشخیص فرماندهان در عملیاتهای گشتی شناسایی شرکت کرد. 

قلی رستمی پس از اتمام آخرین مرخصیهایش، بلافاصله وارد ماموریت شده و دو روز بعد، شب هنگام، در حین شناسایی مواضع دشمن، مورد حملهقرار گرفته، به همراه دیگر همرزمانش در روز 26/9/62 به شهادت می رسند.

 پیکر این شهید بزرگوار در روستای دستکرتان سوسن زیارتگاه عاشقان کوی ولایت می باشد.

 

وصیتنامهی  شهید قلی رستمی:

اینجانب سرباز قلی رستمی از روستای تنگ رشید سوسن غربی شهرستان ایذه در تاریخ 15/12/61 به وظیفه خدمت زیر پرچم اسلام اعزام شدم، بعد از سه ماه دورهی تعلیماتی در تهران، مدتی در دهلران استخدام بودم و به جبههی شرهانی با همیاری و همکاری برادران مبارز اسلام در مقابل لشکر کفر صدامی همسنگر شدهام که دو آرزوی سعادتمندانه از خداوند خواستارم: یکی اینکه من را توفیق دهد، تاب مقاومت در مقابل کفر داشته باشم، تا به عوض خون برادران شهید از کفار بعثی انتقام بگیرم و آرزوی دوم من آناست که همچون برادران شهدای انقلاب به شهادت برسم که در پیشگاه حضرت صاحبالزمان(عج) و نایب برحقش امام خمینی خدمتی شایسته به اسلام کرده باشم و به آرزوی شها دت که وظیفهی اسلامیام است برسم. 

وظیفه دارم که با پدر و مادر و خواهران و برادران خداحافظی بگیرم و در حق امام دعای خیر میکنم و به برادران اسلامی سفارش دارم که امام را تنها نگذارید و اگر به این سعادت رسیدم به پدر و مادرم و بستگانم عرض تسلیت دارم که صابر و شاکر و شکیبا باشند و از پیام قرآن پند بگیرند « والعصر ان الا نسان  لفی خسر الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر- سوره والعصر 3-1 » و خوشا به حال شما که ما را فدای اسلام و امام کرده اید.

حقی که من از شما دارم این است که گریه و زاری نکنید و روی خود را نخراشید، در شبهای جمعه در دعای کمیل شرکت کنید، به قرائت قرآن و فاتحه؛ روح شهدای انقلاب اسلامی را با روح من شاد کنید و طلب آمرزش از خدا بخواهید و حق سهمیهام از هر چیزی می دانید، تا حتی لباس و رختخوابم اگر خودتان مستحق آنها نباشید، به ضعیفان و یتیمان و مستمندان و علیلان در راه خدا انفاق نمایید. از خرج رسومات محلی ذخیره ثوابی برایم نیست، اگر نان ندارید و ناتوانید ناراحت نشوید و در وضع سرپرستی شماها بعد از من، همچون امامی، و اسلامی دارید و جای افسوس نیست. به امید شهادت هر چه سریع تر، به آرزوی لقاءالله.

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی