پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۳۱ ق.ظ

درباره سايت

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهرستان ایذه

بسم رب الشهدا و الصدیقین
امام خامنه ای:زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.
به سایت شهدای شهرستان ایذه خوش آمدید.
اهداف سایت:
معرفی شخصیت و وصیت‌نامه شهدا ایذه
گرامی داشت یاد و خاطره شهدا ایذه
و...

بایگانی

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

شهید غلامعباس عسکری

شهید غلامعباس عسکری

 در آذر ماه 1334 در روستای تلخدان بازفت از توابع استان چهار محال و بختیاری در خانواده ای عشایری و مذهبی دیده به جهان گشود.

 طفولیت را با زندگی عشایری در ییلاق (روستای تلخدان ) و در قشلاق (روستای انجیرستان سوسن) سپری نمود. هنوز ده بهار از زندگی اش نگذشته بود که پدر را از دست داد و سر پرستی مادر و چهار خواهر و دو برادر کوچکتر خود را عهده دار گردید. از همان دوران نوجوانی مسئولیت سنگین سرپرستی خانواده را با انجام کارهایی از قبیل دامداری و کشاورزی تجربه نمود.

وی با توجه به سواد کمی که داشت فردی معتقد به اخلاق و مسائل دینی و مذهبی بود و هیچگاه نماز و روزه اش ترک نمی شد و همانند دیگر شیعیان این سرزمین به ائمه ی اطهار(ع) علاقه ی خاصی داشت در مراسمات و عزاداری های سالار شهیدان حضور مستمر می یافت و همیشه تلاش مینمود که ایام عاشورا را در شهرستان ایذه و در میان عزادان حسین (ع) سپری نماید.

بعد از چند سال کمبود امکانات و نیاز به تحصیل خواهران و برادرانش وی را ناگزیر به مهاجرت به شهرستان ایذه نمود، ولی مزد و حقوق ناچیز ناشی از کارگری در این شهرستان نمی توانست جوابگوی معاش خانواده و مخارج تحصیل خواهران و برادرانش گردد. لذا جهت یافتن کاری مناسبتر در شهرستان اهواز مشغول بکار گردید با اوج گیری انقلاب اسلامی و تظاهرات ضد رژیم ستمشاهی وی نیز به همراه دیگر کارگران آن کارگاه دست از کار کشیده و اعتصاب نمود و با لبیک گفتن به فرمان امامخمینی(ره) همه روزه در خیابان های اهواز به همراه دیگر کارگران به تظاهرات می پرداخت تا اینکه در روز چهار شنبه سیاه مورخه 8/10/1357 در خیابان امام خمینی(ره) اهواز در ساعت ده صبح بوسیلهی گلولهی یکی از دژخیمان رژیم ستمشاهی از ناحیهی سر مجروح و به بیمارستان گلستان منتقل گردید که در همان روز به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید.

وی در زندگی شخصی نیز فردی وظیفه شناس بود و هیچ گاه از سختی ها و مشکلاتی که از دوران نوجوانیش برعهده ی وی قرار گرفته بود گله و شکایتی نداشت و همین امر باعث گردیده بود که نتواند ازدواج نماید و تشکیل خانواده بدهد. 

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی