عنوان برای پخش مداحی روی آن کلیک کنید | مداح | |
---|---|---|
01 |
دانلود واحد قشنگ و سوزناک می باره بارون | سیدمجید بنی فاطمه |
02 |
سینه زنی واحد-ای حسرت جان و تنم-تنها دلیل بودنم | حاج میثم مطیعی |
03 |
می آید از ره مردی سواره - نجوا با امام زمان | - |
04 |
نوحه انا قتیل العبرات | حاج مهدی سلحشور |
05 |
مستان همه افتاده و ساقی نمانده یک گل برای باغبان باقی نمانده | استاد کریمخانی |
درباره سايت
خلاصه آمار
پيوندها
شهید شیخ علی(فریدون) مصیبی
شهید شیخ علی(فریدون) مصیبی
در شهرستان آبادان در خانواده ا ی مذهبی به سال 1337 دیده به جهان هستی گشود.
با گذراندن دوران کودکی در آغوش گرم خانواده همچون دیگر هم سن و سالان خود دوره ابتدایی را در دبستان فروغی طی نمود. چون از هوش و استعداد بالایی بر خوردار بود و توانست دوره راهنمایی و سپس دبیرستان را در دبیرستان "فرضی" که به اتمام برساند.
او به فعالیت های فرهنگی در محل زندگی خود در مسجد پیروز ایستگاه 12 به آموزش جوانان هم سن و سالان خود می پرداخت و همیشه سعی برآن داشت که آنچه را می داند عمل کند و یاد بدهد و آنچه را نمی داند بیاموزد.
در سال 56 با مشکلات اجتماعی و سیاسی که در آن زمان حاکم بود، خانواده اش اصرار داشتند که او برای ادامه ی تحصیل به خارج کشور برود اما با مخالفت شدید او رو به رو شدند و با عشق و علاقه ای که به ائمه ی اطهار(ع) داشت بعد از اخذ دیپلم به حوزه ی علمیه قم رفت و او در همان سال زندگی ساده را انتخاب کرد و در این راه قدم گذاشت که با انتخاب خودش راه دنیا و آخرت را برگزید. در همان سال ها زندگی مشترک خود با خواهر شهید نور الله سعیدی که در آن زمان در آبادان سکونت داشتند، را با ساده زیستی آغاز کرد.
در دوران انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی های ضد رژیم شاهنشاهی شرکت فعال داشت و همیشه در نشر آثار امام خمینی(ره) و تکثیر اعلامیه و نوارها و روشن کردن افکار مردم، اطرافیان و جوانان نقش پررنگی در انقلاب اسلامی ایفا می کرد. در کمیته انقلاب اسلامی عضو شورای انقلاب اسلامی وقت آقای مهدوی کنی و ستاد پشتیبانی رزمندگان جمهوری اسلامی و همچنین در ستاد جنگ های نامنظم دکتر چمران فعالیت داشت. همیشه دائم السفر بود و در آبادان با منافقین و گروهک ها درگیر بود.
هیچ گاه در ساعات روز بیکار نمی شد و همیشه در حال مباحثه، تدریس، خواندن قرآن و صحیفه ی سجادیه و تدریس شاگردانی که گاهی از تهران می آمدند، شرکت و در کارهای خیر و کمک به مردم چه از نظر معنوی و چه از نظر مالی پیش قدم بود. شب ها به راز و نیاز و نماز شب با پروردگار خود می نشست.
پس از سه سال زندگانی مشترک در سال 1359 خداوند فرزندی پسری به او عطا کرد که بی نهایت به او علاقه داشت اما این باعث نشد که از تکلیفش باز بماند.
با شروع جنگ تحمیلی در تاریخ سی و یک شهریور ماه سال 1359 درحالی که با خانواده به زیارت امام رضا(ع) رفته بودند، با شنیدن خبر حمله عراق به مرزهای ایران و فرودگاه مهرآباد، عزم برگشت به قم گرفت و سریعاً به اتفاق دوستان روحانی رضا ضربت، محمود حسین زاده و محمد رضا زارعیان از سپاه تهران، برای مقابله با دشمن به طرف جنوب حرکت کرده و عازم جبهه آبادان شد که در آنجا به اسارت نیروهای بعثی ها در آمد و جز مفقودین شدند تا که کاروان شهدا و مفقودین مجمع طلاب آبادان عکس او و دوستانش را جز مفقودین به همگان اعلام می کنند.
سرانجام پس از سالیان سال یکی از همرزمانش به نام محمد زارعیان که در سال 1369 از اسارت آزاد گشته در نامه ای به وزیر امور خارجه آن وقت می نویسد:
" در تاریخ 25/7/59 به همراه آقای مصیبی و دو تن از برادران روحانی از قم برای فعالیت به طرف اهواز به سمت ستاد مؤتلفه نهاد انقلابی که به سرپرستی دکتر چمران و یکی به سرپرستی عبدالهادی کریمی نماینده وقت اهواز با ماشین سپاه که بنام آقای مصیبی بود به سمت جاده ماهشهر– آبادان بودیم که در ایست بازرسی به همراه سه برادر روحانی اسیر عراقی ها می شویم و از آنجا که مدارک پیکان بنام آقای مصیبی بود همه را پاره کرده و برای اینکه مدارک پاره شده را در بازرسی پیدا نکنند، آقای مصیبی خود را با اسم جعلی معرفی و ما خود را به عنوان دانش آموز معرفی کردیم و ما را به یک ایستگاه رادیویی که اشغال کرده بودند و به همراه دیگر رزمندگان که در جاده دستگیر کرده بودند به یک پادگان کوچک و بعد از مرز شلمچه که تقریبا 300 نفر بودیم در یک آسایشگاه جای می دهند و از آنجا که از بنده (آقای زارعیان) برگ تخریب پیدا کرده، من را از آنها جدا کرده و به آسایشگاه دیگر برده و دیگر خبری از همرزمان روحانی خود ندارم"
بعد از ده سال اسارت در لیست اسرای جنگی آزاد و آقای مصیبی و دیگر روحانیون را در لیست اسرای شخصی جزو مفقودین قرار می گیرد و نامش و کارهایش برای همیشه جاوید می ماند و به جرگه جاوید الاثر می پیوندند.
یادمان چهره شهید جاویدالاثر فریدون(علی) مصیبی در کنار برادر همسرش شهید جاویدالاثر نورالله سعیدی در تپه نور الشهدا شهرستان ایذه نظاره گر دوستان عاشق و رهروان شهدای حق و حقیقت است.
در حال حاضر خانواده شهید در شهرستان ایذه سکونت دارند.
طبقه بندی موضوعی
آخرين مطالب
پربازديدها
-
۴۲۳۹ -
۳۱۸۶ -
۲۷۶۸ -
۲۵۳۳ -
۲۲۸۷ -
۲۳۲۱ -
۲۳۵۸ -
۱۸۹۱ -
۱۸۳۷ -
۱۷۱۴
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است