عنوان برای پخش مداحی روی آن کلیک کنید | مداح | |
---|---|---|
01 |
دانلود واحد قشنگ و سوزناک می باره بارون | سیدمجید بنی فاطمه |
02 |
سینه زنی واحد-ای حسرت جان و تنم-تنها دلیل بودنم | حاج میثم مطیعی |
03 |
می آید از ره مردی سواره - نجوا با امام زمان | - |
04 |
نوحه انا قتیل العبرات | حاج مهدی سلحشور |
05 |
مستان همه افتاده و ساقی نمانده یک گل برای باغبان باقی نمانده | استاد کریمخانی |
درباره سايت
خلاصه آمار
پيوندها
شهید سالار انصاری
سال 1340 در روستای «بارز» از توابع استان چهارمحال بختیاری در خانواده صمیمی و مذهبی دیده به جهان گشود.
خانواده ایشان در سال 1346 هجری شمسی به علت نبود مدرسه در روستای بارز،
به روستای فالح در منطقه سادات حسینی آمدند و در تنها مدرسه موجود در منطقه سادات یعنی
مدرسه "فالح"، شروع به تحصیل
کرد که تا سال 1348 ادامه داشت. سپس در مدرسه روستای گورپرویز که بعد از پنج سال تعطیلی
مجدداً راه اندازی شده بود نزد اقوام مادری خودکه در آنجا سکونت داشتند مهاجرت و مشغول
به تحصیل گردید که این مرحله تا سال 1351 ادامه پیدا کرد با توجه به اینکه در آن زمان
در روستا تا کلاس پنجم بیشتر امکان تحصیل نبود، به شهرستان لردگان نقل مکان نموده و
تا سال 1355 در مقطع راهنمایی ، در شهر لردگان که تنها مدرسه آن شهر بود ادامه تحصیل
داد و سپس به شهرستان ایذه مهاجرت نموده و در دبیرستان طالقانی شهر ایذه مشغول به تحصیل
شد.
با توجه به دور بودن از خانه و خانواده خود می بایست همه امورات زندگی را ساماندهی می کردند و در کنار آن درس هم می خواند و این برای یک روستایی سخت و طاقت فرسا بود. لذا با تمام این مشکلات همیشه جزء بهترین و با استعدادترین دانش آموزان مدرسه محسوب می شد و در امورات دبیرستان صاحب احترام و برنامه ریزی و تصمیم بودند. مدیران دبیرستان برای ایشان اهمیت و احترام خاصی قائل بودند. سرانجام سالار در سال 57 موفق به اخذ مدرک دیپلم اقتصاد گردید. با توجه به انقلاب و شرایط تغییر حکومت در کشور ایشان از فعالین انقلابی و بسیار کوشا در زمینه های مختلف در مدرسه به حساب می آمد. او علاوه بر امور درسی و علمی دیگر مسائل همچون همکاری در سازمان های خیریه و خدمت رسانی به مردم در جهاد سازندگی ، جمعیت های فعال در امر سیل زدگان و بعدها امور پشتیبانی جنگ فعالیت های مستمر و جدی داشتند. و از همکاران فعال در خدمات اجتماعی در شهرستان ایذه به حساب می آمد.
وی در تابستان سال 1358 به صورت غیر مستقیم با نهاد تازه تأسیس جهاد سازندگی همکاری و مشغول به کار شد و در زمینه های مختلف خدمات رسانی به روستاها همکاری های مستمری را ایجاد نمود و به عنوان یک عضو مؤثر در رسیدگی به مشکلات روستاها و پیگیری امور سازندگی و بهداشتی و رفاهی روستاهای مختلف شهرستان ایذه تلاش ها و زحمات زیادی را به انجام رسانیداین بزرگوار علاوه بر عضویت در کمیته بهداشت و درمان سازمان جهاد سازندگی در سایر امور و فعالیت های جهادی و اجرای همکاری و کمک می کرد. در زمینه امداد رسانی به روستاهای سیل زده و یا بحران دیده نهایت تلاش را از خود ارائه می داد.
در سال 59 با توجه به شرایط کشور و مشکلات معیشتی و بهداشتی روستاها سازمان جهاد با ساماندهی فعالیت های خود را آغاز کرد. در این زمان او هم به عضویت رسمی در بخش بهداشت و درمان سازمان جهاد سازندگی شهرستان ایذه به صورت رسمی و تمام وقت مشغول به خدمت در این بخش شدند و برای مدت حدود 3 ماه در زمینه خدمات پزشکی و پزشکیاری در بیمارستانهای اهواز دوره دیده و بعد از آن به عنوان پزشیکیار و دستیار ویژه «دکتر کوچک» که آن زمان در بخش پزشکی بیمارستان جهاد ایذه فعالیت می کرد مشغول به خدمت شد و در این مدت با خدمات رسانی به بیماران روستایی و محروم شهرستان ادامه همراه بود.
با آغاز جنگ تحمیلی ابتدا چون سازمان منسجمی برای دفاع و جنگیدن با دشمن بعثی وجود نداشت به صورت نامنظم و پراکنده اقداماتی در دفاع صورت می گرفت ولی به ترتیب که این مرحله گذشت سازمان های مختلف از جمله ارتش سپاه بسیج جهاد و غیره بخشی از نیروها و توان خود را سازماندهی و برای مقابله با دشمن اعزام و در مقابل آن مستقر و آماده دفاع گردیدند.
سالار انصاری در اول آذر سال 1360 از طرف جهاد سازندگی شهرستان ایذه به عنوان پزشک یار و به منظور امداد رسانی به جبهه های جنگ تحمیلی به منطقه اعزام و مشغول به خدمت شدند ایشان پس از رفتن به منطقه عملیاتی شوش که در آن زمان محدوده ی رودخانه ی کرخه و منطقه دشت عباس ، جهت درمان رزمندگان اسلام مشغول به خدمت رسانی گردید. سرانجام هنگام آغاز عملیات طریق القدس در محدوده شهر بستان، ایشان در زمان وقوع عملیات از منطقه شوش در حال عزیمت به منطقه عملیاتی بودند که به اتفاق چهار نفر دیگر از همکارانشان در ماشین امداد مورد حمله هوا پیماهای عراق واقع شدند که بر اثر شدت موج انفجار و اصابت ترکش های بمب ماشین آنها واژگون شده و به همراه 2 تن از همراهان خود مجروح و به شهادت می رسند و بدین سان طومار زندگی پر فراز و نشیب ایشان در این دنیا به عالی ترین درجه معنویت ختم می شود و این راه طولانی زندگی را در زمانی کوتاه و درعنفوان جوانی و اخلاص به معبود خود پیوسته و عروج کردند.
پیکر مطهر او در روستای زادگاهش به خاک سپرده شده است. روحشان شاد و راهشان پر رهرو و گرامی باد.
طبقه بندی موضوعی
آخرين مطالب
پربازديدها
-
۴۲۱۱ -
۳۱۶۴ -
۲۷۴۴ -
۲۵۱۱ -
۲۲۶۳ -
۲۳۰۱ -
۲۳۲۸ -
۱۸۸۰ -
۱۸۰۶ -
۱۶۶۳
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است