عنوان برای پخش مداحی روی آن کلیک کنید | مداح | |
---|---|---|
01 |
دانلود واحد قشنگ و سوزناک می باره بارون | سیدمجید بنی فاطمه |
02 |
سینه زنی واحد-ای حسرت جان و تنم-تنها دلیل بودنم | حاج میثم مطیعی |
03 |
می آید از ره مردی سواره - نجوا با امام زمان | - |
04 |
نوحه انا قتیل العبرات | حاج مهدی سلحشور |
05 |
مستان همه افتاده و ساقی نمانده یک گل برای باغبان باقی نمانده | استاد کریمخانی |
درباره سايت
خلاصه آمار
پيوندها
شهید بهادر مرادی
شهید بهادر مرادی
سال 1342 در روستای کهباد چشم به جهان گشود .
وی دوره ابتدایی را در روستا و مقطع راهنمایی را در ایذه سپس تحصیلات متوسطه را نزد عمویش در شهرستان ماهشهر سپری کرد .
در سال 1362 پس از اخذ دیپلم به خدمت مقدس سربازی در یگان هوانیرو اصفهان اعزام گردید که مدت 18 ماه در آن شهر و سپس به گردان های قدس واقع در شهرستان مرزی مریوان استان کردستان اعزام گردید .
در درگیری هایی که با ضد انقلاب داشتند از ناحیه صورت دچار سوختگی شدند پس از اتمام خدمت مقدس سربازی در پتروشیمی ماهشهر مشغول به کار شد . باتوجه به مدیریت، اخلاص و توانایی که داشت به عنوان مسئول انبارهای شرکت انتخاب شدند و در بحث و جدال با ضد انقلاب و کمونیسم در همان شرکت به مبارزات اعتقادی می پرداخت و از افکار ارزش های امام(ره) و انقلاب دفاع می کردند سپس با توجه به احساس تکلیفی که می نمود درآبان ماه 1365 همراه با کاروان محمدرسول الله(ص) به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردید ودر گردان حضرت رسول(ص) شهرستان ایذه، از لشکر 7 ولیعصر(عج) در دسته ی ویژه آرپی جی زن که برای شکار تانک در عملیات تشکیل شده بود مشغول خدمت گردید.
او درعملیات کربلای پنج درمنطقه شلمچه، شهرک دوعیجی ساعت 7 بامداد روز 25/10/65 درحین درگیری با دشمن متجاوزگر براثر ترکش خمپاره شدیداً مجروح گردید. برادرش "بدر مرادی" در آنروز مسئولیت جانشین گردان را در عملیات بر عهده داشت. از آنجا که همه بچه های گردان عهد بسته بودند تا هیچ مجروح و شهیدی در منطقه جا نماند، برادر پیکر غرق به خون بهادر را بردوش گرفت تا به جای امن تری انتقال دهد که برای دومین بار بدن بهادر آماج ترکش های خمپاره دشمن قرار گرفت. بدر از ناحیه شکم و پا مجروح شد. اما بهادرمرادی به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاکش بعد از تشیع باشکوه در زادگاهش، روستای کهباد به خاک سپرده شد تا میعادگاه عاشقان شهادت باشد.
وصیت نامه ی شهید بهادر مرادی
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه این حقیر، این بنده ضعیف به عنوان وصیت می نویسم تذکرات و هشدارهایی است به عده ای ازخدا بی خبران وکشورهای زورگو وغارتگر است که کمر به نابودی اسلام و جمهوری اسلامی بسته اند تا در هر فرصتی ضربه خود را به اسلام که با خون زنده شده اند بزنند.
وصیت من به افراد ناآگاه و بی خبر از خدا این است که به صراط مستقیم بیایند و به اسلام و قرآن رو بیاورند و خدا ترس باشند و از یاد معبود غافل نباشند زیرا هرکس که با خدا باشد، خدا نیز همراه اوست. وصیت دیگر من به کشور ابر قدرت مخصوصاً آمریکای جنایتکار است که در فکر از بین بردن جمهوری اسلامی است. آمریکا و اربابانش باید بدانند که تا چون رزمندگانی چون حسین فهمیده، مصطفی چمران و هزاران مرد شجاع دیگر در ایران اسلامی وجود داشته و دارند، جرأت نخواهد کرد لطمه ای به اسلام و مسلمین وارد کند.
آنچه که این عبد ناتوان برروی این لوح سفید به عنوان وصیت می نویسم چیزی جز اینکه توانسته باشم دین خود را به اسلام ادا کنم نیست. در پایان چند جمله ای به پدر، مادر و خواهران و برادران خود وآشنایان و بستگان به عنوان سفارش می نویسم و همگی را به خداوند بزرگ می سپارم. پدر و مادر عزیز از اینکه نتوانستم به شما خدمت کنم و زحمات شما راجبران نمایم، بسیار پوزش می طلبم و از خدا برای شما صبر و طاقت ابدی آرزو می کنم.
ازخواهرانم می خواهم همانطور که در راه اسلام مقاوم و پایدار ایستاده اند در سنگر حجاب محکم واستوار پشت جبهه را نگهدارند و از برادرانم می خواهم که لحظه ای جبهه را ترک نکنند تا دشمن برآنها مستولی گردد و از تمام آشنایان و بستگان خود می خواهم که لحظه ای از یاد خدا غافل نشوند و به فکر اسلام باشند که خطری آن راتهدید نکند.
طبقه بندی موضوعی
آخرين مطالب
پربازديدها
-
۴۲۳۹ -
۳۱۸۶ -
۲۷۶۷ -
۲۵۳۳ -
۲۲۸۷ -
۲۳۲۱ -
۲۳۵۸ -
۱۸۹۱ -
۱۸۳۷ -
۱۷۱۴
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است