عنوان برای پخش مداحی روی آن کلیک کنید | مداح | |
---|---|---|
01 |
دانلود واحد قشنگ و سوزناک می باره بارون | سیدمجید بنی فاطمه |
02 |
سینه زنی واحد-ای حسرت جان و تنم-تنها دلیل بودنم | حاج میثم مطیعی |
03 |
می آید از ره مردی سواره - نجوا با امام زمان | - |
04 |
نوحه انا قتیل العبرات | حاج مهدی سلحشور |
05 |
مستان همه افتاده و ساقی نمانده یک گل برای باغبان باقی نمانده | استاد کریمخانی |
درباره سايت
خلاصه آمار
پيوندها
شهید ادریس زیلایی
شهید ادریس زیلایی
در سال 1344 در خانواده ای مذهبی و با ایمان و دارای حسن شهرت در روستای ابوالحسین سادات حسینی از توابع بخش دهدز شهرستان ایذه دیده به جهان گشود.
پدرش شغل کشاورزی داشت و از بزرگان منطقه بود، و تا زمانی که در روستا بود ضمن تحصیل، دوشادوش خانواده به کار کشاورزی و دامداری مشغول بود. اخلاق و رفتار نیکوی ایشان باعث شده بود که از او چهره ای دوست داشتنی در خاطره ها باقی بگذارد.
دوران ابتدایی را در دبستان روستای گورپرویز از توابع سادات حسینی گذراند و دوره راهنمایی را در مدرسه ی شهید حسین زاده ملاح به پایان رسانید. به دلیل نبود دبیرستان در منطقه ی سادات حسینی، جهت ادامه ی تحصیل به شهرستان ایذه رفت و همزمان با آغاز دوره ی دبیرستان، جنگ تحمیلی نیز آغاز شد. ادریس با توجه به علاقه ی وافر ایشان به امام(ره) و انقلاب اسلامی به عضویت سپاه ایذه در آمد.
او از ابتدای جنگ تحمیلی به طور متوالی در جبهه های جنگ حضور داشت و در عملیات های زیادی شرکت نمود تا این که در اسفندماه سال 1363 در عملیات بدر در شرق رودخانه ی دجله مورد هدف دشمن قرار گرفته و مفقودالاثر گردید.
سرانجام پس از سال ها غربت و دوری و چشم انتظاری خانواده، در تاریخ 20/11/1387 پیکر مطهر شهید ادریس زیلایی شناسایی گردید و جهت تشییع و خاکسپاری به روستای زادگاهش انتقال داده شد و در آن جا آرام گرفت.
وصیت نامه ی شهید ادریس زیلایی:
«و قاتلو هم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین سوره بقره آیه 193 »
با سلام و درود بر منجی عالم بشریت و نایب برحق او که خداوند تا انقلاب حضرتش محفوظش بدارد و با سلام بر تمامی شهیدان راه خدا و آزادگی و بر تمامی رزمندگان جان برکف. چه پرمعناست سخن پیر جماران که می گوید "ما مرد جنگیم و از شهادت باکی نداریم".
راست می گوید، زیرا شهید زنده است و نزد خداوند روزی می گیرد، پس ما را چه باک که پیرو حسین(ع) هستیم و اگر کشته شویم، در نزد خدا روزی مان محفوظ است.
ای انسان تو که می دانی یک روزی مرگ به سراغ تو خواهد آمد و در آن دنیا تو را مؤاخذه قرار می دهند که در مدت عمرت چه کار کردی! چه بودی! و کار خیرت کو!. پس بهتر که در راه خدا جهاد نماییم تا شاید خدا لطفی نماید و مرگ در راه خودش را نصیب بندگان خودش بگرداند و در آن دنیا در آتش قحر جهنم نسوزیم و اگر هم شهادت قسمت نشد فردا در نزد خدا و رسولش(ص) و علی(ع) و امامان معصوم (ع) روسفید باشیم و باید شکر خدا کنیم که ما را در این برهه از زمان قرار داد تا بتوانیم دین خود را به اسلام و مسلمین ادا نماییم. اما بنده که هستم که وصیت بنویسم؟ چند نکته هست که لازم دانستم تذکر دهم، اگرچه مردم ایران درحد بالایی از تذکرات بنده قرار گرفته اند.
اول به کسانی که در این مورد یعنی جنگ بی خیال هستند برادران بی خیال نباشید زیاد به فکر دنیا نباشید، به خدا قسم دنیا هیچ است. دنیا مانند مار خوش خط وخال است، اگر پایت را گرفت تو را به پستی می کشاند.
برادران یک لحظه به خود آیید ببینید چه شده، شهرهای ما را چه کردند، ملت را چه می کنند از موشک گرفته تا بمب شیمیایی بر سر شهرهای ما می ریزند چطور بی خیال باشیم، به خدا قسم بنده برای پول نیامده ام و نه برای زندگی، بلکه برای به خطرافتادن اسلام آمدم دیدم وطنم را دشمن گرفت، آتش زد و ویران نمود. آمدم تا انتقام مردم آبادان، سوسنگرد، مردم خرمشهر، بستان، دزفول و بهبهان را از کافران گرفته و آنان را به سزای اعمال ننگینشان برسانم.
برادران خدا هر روزی که قرار باشد بمیرم، می میریم در جبهه باشد یا در رخت خواب پس بهتر است که در جبهه مردانه بمیریم و اما برادران رزمنده و سایر برادران دینی ام، اگر برنگشتم برایم ناراحت نباشید و بدانید که من به سعادت رسیدم و اگر جنازه ام را آوردند، آن را تشییع نمایید که در آن دنیا خشنود می شوم. دعا را برایم فراموش نکنید و بگویید خدایا او را با اهل بیت محمد(ص) محشور بگردان.
جبهه ها را پر نگه دارید، که این یک نعمت است. در مجالس دعا شرکت کنید و قرآن را بخوانید. و برادران خودم! اگر شهید شدم پدر و مادرم را به شما می سپارم. از آنان خوب مراقبت نمایید، آنان را اذیت نکنید که خداوند شما را محفوظ بدارد من از شما راضیم خدا از شما راضی باشد.
پدر و مادرم می دانم آرزوی شما در این بود که به زودی من ازدواج کنم و شاید هم عروسی بنده همزمان مرگم باشد راستی چه دردناک است، اما برای ما که پیروی از حسین(ع) می کنیم چه باکی است و تازگی هم ندارد. اما خواهرانم صبور باشید و در هنگام تشییع بنده موهای خود را درنیاورید، حجاب را رعایت کنید که مشت محکمی بر دهان آمریکاست.
اما وصیت به برادران! هنگام دفن چشم هایم را باز گذاشته تا کوردلان بدانند که کورکورانه این راه را نرفتم، دست ها را باز کرده که دنیاپرستان بدانند که چیزی با خود نبردم و مشتم را گره کرده تا منافقان و مستکبران بدانند در قبر هم بر آنان می تازم. جسدم را در روستای خودمان خاک کنید مجلس کوچکی برای شادی دوستان بگیرید.
دلا خوبــان دل خونیـــن پسندند دلاخون شو که خوبان این پسندند
متاع کفر و دین بی مشتری نیست گــروهی آن گــروهی این پسندند
در معبد عشق جــان فدا باید کرد یعنی به حسیــن اقـتدا بایــد کرد
بــی سر به لقای یار بایـــد رفــت دین است که اینــگونه ادا بایـد کرد
طبقه بندی موضوعی
آخرين مطالب
پربازديدها
-
۴۲۴۱ -
۳۱۸۶ -
۲۷۷۰ -
۲۵۳۳ -
۲۲۸۷ -
۲۳۲۳ -
۲۳۵۸ -
۱۸۹۳ -
۱۸۳۷ -
۱۷۱۴
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است